عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

رهام هستي مامان وبابا

رهام جونو پرسش و پاسخ

روزگارت بر مراد ، روز هایت شاد شاد آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار قلبت از غصه دور ، بخت و تقدیرت قشنگ عمر شیرینت بلند . . .    سلام رهام عزیزم فدات شم دلم برا وبت تنگ میشه ولی خب چاره ای نیست باید ساخت این روزا هم می گذره..... رهام جون این روزا فقط سئوال می پرسه هر چیزی هم میخواد اولش خودش سئوالشو طرح می کنه ... مونا جون بگو چی میخوری رهام جون ؟من می پرسم بعد شما میگی بستنی . مونا جون بگو کجا بریم؟ ..جواب یا خونۀ مامان پروین یا پدرجون شبا وقتی چراغا رو خاموش می کنم میگی مونا جون بگو رهام جون وقت خوابه؟ منم می پرسم بعد در جواب شما میگی نه بابا وقت خواب نیست بلند میشی و میری چراغا رو روشن می کنی.... ...
24 دی 1391

هفدهمین دندون گل پسرم

  اگر تنها گناهم دوست داشتن توست، تنها گناهیست که توبه نخواهم کرد قشنگترین نگاهم را برایت کنار گذاشتم تا بدانی با تمام وجود دوستت دارم رهام مامان سلام کم کاری مامان و ببخش این روزایه کم حال و هوای دلم ابریه.....کارشرکتمون رو هواست و مشخص نیست تا کی پایدار باشه...مامانی دلت پاکه دعا کن کارم درست شه مامان فدات شه. رهامم هفدهمین دندونتم دراومد(دندون آسیایی سمت راست)مبارکت باشه عزیزم. رهام جون هفتۀ پیش بابایی ماشینمونو فروخته بود یه ماشین دیگه بخره شما خیلی غصه خوردی به مامان پروین گفته بودی باباجونم ناراحته سرش درد می کنه قرص خورده آخه ماشینمونو فروخته ناراحته (همچین چیزی اتفاق نیفتاده بود که بابا ناراحت باشه افکار...
13 دی 1391

یلدای 91

  هروز با شوق ديدنت چشم ميگشايم و وقتي تو را در كنارم ميبينم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شكر كنم كه چون تويي را به من هديه داد رهامم خدا رو شکر حال جفتمونم بهتر شده هفتۀ پیش هر دومون یه کم کسالت داشتیم و من چند روزی سرکار نیومدم .ولی الان که دارم برات می نویسم خداروشکر بهتر شدیم، و شما شیطون تر و دوست داشتنی تر و خوردنی تر از همیشه. هر چیزی که میخوری و خوشت میاد میگی فوق العادست . اگه بخوای خودتو لوس کنی یا از من چیزی میخوای که می دونی باید پسر خوبی باشی تا بدستش بیاری میگی مامی جونم .وای میمیرم برات وقتی این مدلی صدام میزنی. هفتۀ گذشته با بهاره جون رفتیم برات لباس و دستکش خریدیم....
3 دی 1391
1